مقایسه ای میان نظام اخلاقی در اسلام
و سایر نظام های اخلاقی
محقق: ربابه حبیب الهی
واحد آموزشی: حوزه فاطمیه نجف آباد
استاد راهنما: جناب آقای سعادت حبیب الهی
تاریخ دفاع: 1392/7/1
چکیده:
مکاتب انسانی که در طول تاریخ به وجود آمده اند، همواره سعی نموده اند که انسانی با معیار و طراز که خود بر می شمرند، تربیت نمایند. مهم ترین حوزه تجویزی و هنجاری که توسط مکاتب همیشه ارائه می شود، در غالب نظام اخلاقی ارائه گردیده است. از این رو شناخت نظام های اخلاقی می تواند این بینش را به ما بدهد که هر یک از مکاتبی که آمده است، چگونه در مورد انسان به تعامل دست زده است. مکتب جهانی اسلام در مورد اخلاق دارای دستورات و قوانینی است که با بررسی در متن و عمق می توان گفت به همه مسائل و جنبه ها انسان و نیازهای انسانی پرداخته است. در درون نظام اخلاقی اسلام، از سویی انسان را به عنوان شالوده اصلی این نظام بسیار مورد توجه دقت قرار داده است، و از سوی دیگر، بررسی زوایای وجود انسان در همه زمینه ها و نوشتن دستورالعمل ها برای آن را بیان نموده است.
شکل گیری نظام ها و مکاتب مختلف اخلاقی، بعد از تحولاتی که در اروپا و غرب شکل گرفت، هر مسلمانی را بر آن داشت تا پیرامون آن غور و بررسی کند تا بتواند هر چه بهتر نظام اخلاقی آئین اسلام را به عنوان کاملترین آئین در جهان در مقابل نظام های اخلاقی غرب بشناسد.
در این تحقیق با بهره گیری از روش کتابخانه ای به نتایجی از قبیل جامعیت دین اسلام در ارائه یک نظام اخلاقی، لحاظ کردن خواست خداوند به عنوان شاخص افعال اخلاقی، تعارض و تضاد در بین مکاتب بشری اخلاق، دست یافتیم و تلاش نمودیم مقایسه ای منصفانه بین نظام اخلاقی اسلام و سایر نظام های اخلاقی به عمل بیاوریم.
یکی از یافته های این پژوهش این نکته مهم است که تفاوت های مابین مکاتب غربی با مکتب اسلام را می توان در یک سو نگری به ابعاد وجودی انسان از طرف مکاتب اخلقی غرب دانست. هر یک از مکاتب اخلاقی غرب به فراخور مقدمات موجود در مکتب خود، به بیان گوشه ای از این ابعاد وجودی در نظام اخلاقی شان می پردازند. در صورتی که اسلام به عنوان جامع ترین و کامل ترین دیدگاه در میان تمام دیدگاه ها هیچ جنبه ای از وجود انسان را رها نکرده است.
واژگان کلیدی: اخلاق، اسلام، نظام، مکاتب